حداقل حق دارم به تعداد تک تک ثانیههایی که فهمیدم رفاقت یعنی چه و رفیق چیست و این حرفها، حرف از رفاقت بزنم. البته میشود همین بلدشیتهایی توی این کانال و آن کانال میبینید. اما حقیقتا حرفم این است که بیایید رفاقت را جدای از نعمت، یک جور امتحان الهی توصیف کنیم. از همان امتحانهایی که پوستت کنده میشود تا از آن سربلند بیرون بیایی. یکبار امتحان میشوی که رفیق را عوض کنی تا عوضی نرود و یکبار عوضی ها میشوند رفیقت تا ببینند عوض میشوی که عوضی بروی یا نه.
یکجا هم با رفیق احمق امتحانت میکنند تا صبرت را بسنجند. مثلا این که آن رفیق احمق آنقدر در تنگنای حماقتش قرارت میدهد که یکهو از کوره در بروی و هرچیزی از دهانت درمیآید را نثار یکنفر کنی. من آن یکنفر را نمیدانم دقیق کیست برای همین میگویم هر شخصی. هر شخصی یعنی میتواند مادر و خواهرت باشد، میتواند نسبتها دورتر شود، میتواند کارمند بانکی باشد که کارتان در آن گیر است و یا حتی نعوذبالله برسد به خدا و پیغمبر و کفر.
حالا البته میخندید اما به حماقت برخی از رفقا نگاه کنید که نه از سر بدجنسی و بدذاتی، بلکه از سر سادگی و نادانی برایتان هزینه میتراشند.
پ.ن: از وبلاگم لذت میبرم، شده یک قهوه خانه ته یکی از کوچه های چهارباغ که توی ویترینهای رنگارنگ بوتیکها و تریاها معلوم نیست. من حالا آمده ام اینجا به تنهایی دوسیب دود کنم، یک چای نبات بخورم و بروم به گشتن توی چهارباغ.
نه؟
رفیق ,یک ,عوضی ,توی ,رفاقت ,احمق ,رفیق احمق ,هر شخصی ,میشوی که ,از سر ,به خدا
درباره این سایت